سد تاريخى كوخرد (سد بز)

سد بز ـ كوخرد
تاریخ سد بز
شاعر راستی میگوید:
| باغ زرد است باجمال با کمال | سد تاریخش بود چندین سال | |
| جای آسایش بود در کل حال | مثـل بـلبـل در نـواخـان آمــده |
تاریخ بنیادگذاری این سد به قرن یازدهم هجری بر میگردد، دقیقاً در سال ۱۱۰۰ هجری قمری توسط حاجی جعفر گَپ ساخته شدهاست، و در حدود ۲۰۱ سال از آن بهره برداری شدهاست و نخلستانها ومناطق گستردهای از زمینهای پشت رودخانه را آبیاری میکرده است، تا اینکه در سال ۱۳۰۱ هجری قمری و در اثر هجرت مالکان سد به سوی شارقه (شارجه) وبعلت تعمیر نشدن سد و در اثر بارش باران زیاد و سیل شدید، سد شکست و منهدم شد وکاملاً ازحیز انتفاع افتاد.

آثار سد بز
آثار این سد عظیم در ۵۰۰ متری جنوب باغ زرد و در دهانه دره بست گز و از طرف مشرق تنب جلالی میل به جنوب باقی ماندهاست. با شکسته شدن سد بز مردم کوخرد تمام نخلستانها وباغ وبستانهایشان را از دست دادند. آثار این سد بزرگ حکایت از قدیمی بودند کوخرد دارد، ویکی ازآثارهای مهم و تاریخی کوخرد به شمار میآید. همچنین آثار کانالی (جدول) که آب سد بز به سوی نخلها هدایت میکرده هنوز در پشتخه باغ زرد باقی ماندهاست، همچنین آثار آب بشهایی که از سنگ و ساروج در درواه ایجاد کرده بودند که بهوسیله آن آب سد تقسیم بندی شده و به سوی نخلهان و زمینهای کشاورزی هدایت شده باقی ماندهاست.

آبخیز سد بز
آبخیز این سد عظیم از مناطق گستردهٔ تشکیل مییافته، ابتداء ازبون کوه زیر، و سرگرد نرگهای جنوب، نرگ بست گز، نرگ او شیرینو، نرگ مرخاو، نرگ دیوونی، نرگ أودون علی، نرگ گُل مُودُونُو، نرگ گری پان، وگریهای کوه جنوب تماماً ابتداء از گری امبرو، گری مَد یوسفی، گری مَد عبدالرحیمی و تمام درههای بلند وکوتاه اطراف تماماً به دره بست گز میریزد و در سد بز سرازیر میشود، ودریاچهای زیبا و با طراوت به وجود میآورد، ولُدخهِهایی که از کوههایی که در اطراف این سد بزرگ وجود دارد، بهوسیله کوهستانها و نواحی به ارتفاع ۸۴۰۰ پا احاطه شده ومنطقه وسیعی در برگرفتهاست، آب این مناطق کوهستانها تماماً به سد بز ریخته میشده و سپس به سوی نخلستانها میرفته، اما بعد از شکسته شدن سد بز این آبها به رودخانه مهران ریخته میشدهاست. در سال گذشته سد جدیدی در وسط این دره که آثار سد بز قرار دارد ساخته شدهاست که بعد از آن جلو این همه آب میگیردو آب در پشت آن ذخیره میشود.
وجه تسمیه سد بز
همانطور که قبلا اشاره کردیم بنیادگذار این سد عظیم حاجی جعفر گَپ، میباشند، حاجی جعفر یکی از بزرگترین ملاک بُز وگوسفند در آن دوران بودند، گله بزرگش سرتاسر چراگاه پشتخه باغ زرد و جابر ومزاجان تا رسیده به پشتخه ترارو در بر گرفته بود، وقتی که گله از باغ زرد حرکت میکرد تمام پا چُکهای «کوه زیر» در برمی گرفت، گلهای بسیار بزرگی بود در صبح که چوپانها گله را حرکت میدادند و وقتی که دنباله گله در باغ زرد بود، آغازهٔ گله به دشت ترارو رسیده بود و در آن چراگاه پهناور چرا میکردند، حاجی جعفر همیشه در فکر آب دره بست گز بود که به رودخانه میریخت و همانطور بی فایده آن همه آب به هدر میرفت، مخصوصاً وقتی که میرفت بالای تنب جلالی وآن دره بزرگ وآن همه آب که در دره در جریان بود نظاره میکرد بیشتر در فکر نخلها و آب آنها میافتاد، تا اینکه فکرش برآن شد که باید در دهانه آن دره بزرگ دیواری ایجاد شود که آب به سوی نخلها هدایت کند، اینجا بود که تصمیم گرفت نصف گله بز گوسفندش بفروشد و با قیمت آنها سدی بسازد وآب به سوی نخلهای باغ زرد ببرد، بعد از فروختن نصف گله بز و گوسفندها شروع به کار کردند و سد بزرگی بنیان نهادند، وبعد از اتمام سد، نامش گذاشتند «سد بز» که تا امروز این سد به همین نام (سَد بُز) معروف است واین نام به یادگار ماندهاست وآثارش باقی ماندهاست.
حمایت از گله
حاجی جعفر برای حفاظت وحمایت از گله بزرگش شش رمهبان و چهار سگ نگهبان داشت که برای حراست از گله بزرگش گماشته بودند، در هنگام چرا کردن گله این سگها جسورانه از گله نگهداری میکردند، چون در آن زمان در منطقه گرگ زیاد بود و خیلی اتفاق افتاده بود که صبح زود گرگ به گله زده بود. ودر یک چشم به هم زدن چند گوسفند را دریده بود، بنا براین حاجی جعفر این سگهای آموزش دیده را برای حراست از گوسفندان گماشته بودند. البته این سگهای هر یک نام خاصی داشتند که حاجی جعفر آنهارا صدا میزد، نام سگها از این قرار بود: زَمبُر، لاسی، چارچش، و پلنگ. در هنگام حرکت گله، سگ بزرگ گله که نامش «زَمبُر» بود در جلو گله حرکت میکرد، ولاسی طرف راست گله و چارچش طرف چپ کله، اما پلنگ در پس گله حرکت میکردند.
شعر سد بز
- شعر سَد بُز از سراینده شاعر محلی:
| همان سدی که گویند مال بزهاست | حقیقت بشنو از من اَکنم آغاز | |
| شروع سد بز کرد جعفر گپ | که در تاریخ بودی الف و یک صد | |
| همان جعفر که داشت بزهای بسیار | فروخت نصفش شروع و دست برکار | |
| بز و میش زیادی در همان روز | فروخت و خرج سد کرد آن دلافروز | |
| بساخت سدی محکم از سنگ و ساروج | که آثارش هنوزا هست امروز | |
| بکرد تکمیل آن سد جعفر گپ | که آب جاری کند از شرق و از غرب | |
| به حکم کردگار حی داور | پس از تکمیل سد گشتند میسر | |
| مزاجان وبک احمد و شرق جابر | زمدی آباد و بشکرو هم شامل | |
| دگر هم باغ زرد و نخلهای اجداد | که از فضل خدا گشتند سیراب | |
| در ایام برون از آب آن سد | تمام بندها شان پر ز رحمت | |
| که در سال هزار و سیصد و یک | ولی افسوس که سیل آن سد بشکست | |
| پس از فوت مرحوم جعفر گپ | کسی قادر نبود تعمیر کند سد | |
| هنوز ویران خرده تِکه تِکه | که آن سد عظیم سیلاب برده |
منبع
- محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج2. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
- محمدیان، کوخردی، محمد. (وصف کوخرد) ج۱. چاپ دوم، دبی: سال انتشار 1998 میلادی.






منبع:awayeseebah
در اين وبلاگ سعی بر اين است تا اطلاعاتی در مورد بخش كوخرد و مناطق اطراف شهرستان بستک و استان هرمزگان به بازديد كنندگان عزيز ارائه شود.