بی آبی در کوخرد
بی آبی در کوخرد
بی آبی در کوخرد
همه رُونَق و شادابی وبرکت مادی دنیا که سبب خوشحالی مردم است بربارندگی آسمانی موقوف است. اگر یک سال دوسال باران نبارد هرطرف جُز گرد وغبار وخشکی چیزی دیگر بنظر نمیآید، نه سامان معیشت باشد و نه أسباب راحت به وجود آید، پس جای تعجب است که انسان به زینت وخُرَمی دنیا فریفته شده و آن ذاتی را که از باران رحمت خود، دنیا را تَر و تازَه و خُرَم و پُر رُونَق ساختهاست فراموش کند.

- خدای تعالی فی محکم کتاب میفرماید : (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾. هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم آیا {باز هم} ایمان نمیآورند.) سورة الأنبیاء آیه ۳۰.

موضوع بی آبی در کوخرد و همچنین در منطقهٔ گرمسیری خودمان سابقهٔ طولانی دارد، بارها مردم منطقه از رحمت الهی محروم بودند و بارها مردم منطقه در خوشک سالی به سربردهاند، باید به طور جدی چاره جویی شود.
از آنجا که من یاد دارم زمان کودکی مان بین سالهای ۱۳۸۷ هجری قمری و ۱۳۹۱ هجری قمری خشک سالی و بی آبی در منطقه و مخصوصاً در کوخرد رخ داده بود، مردم میگفتند مدت هفت سال است که باران نیامدهاست، آن زمان گرچه من کودک بودم أما خوب یاد دارم هنگامی که بزرگترهای محلهٔ خودمان برای جلب آب به سر چاه میرفتند ما که کودک بودیم به همراه شان میرفتیم.
محلهٔ خودمان (محلهٔ بالا) به گفتهٔ کوخردیها «مَلخِه بَرا» که در سمت شمال روستا واقع شده. وقت میرفتند سر چاهِ مرحوم: حاجی أمین ، برای آب آوردن، ما بچهها هم همراهشان میرفتیم به سر چاه.. آب چاه حاجی امین خیلی شیرین بود و جهت تأمین آب آشامیدنی مردم مصرف میشد. اکنون جای (چاه حاجی امین) فکر میکنم دفتر دهیاری باشه ، شاید هم قبلاً بوده ، دقیقاً نمیدونم.
آن زمان دوچاه آب شیرین بود که آبش برای مصرف آشامیدنی در کوخرد استفاده میکردند، یکی از همین چاهها: (چاهِ حاجی امین) در محلهٔ بالا بود ، که مورد استفاده مردم (محلهٔ قبله) و مردم (محلهٔ بالا) بود، و چاهِ دیگری در (محلهٔ لوز) «شرق روستا» بود، که آبش مورد استفادهٔ مردم (محلهٔ زیر) «جنوب» ، ومردم (محلهٔ لوز) بود. موقع این چاه در خانهٔ مرحوم: حاجی احمدنور عبدالرحمن حسن در محلهٔ لوز بود. نمیدانم این چاه هنوز باقی مانده است! یا اینکه مانند (چاه حاجی امین) تخریب شدهاست.
آن زمان موقع دیگری نیز برای جلب آب آشامیدنی مردم وجود داشته بود، چشمهٔ آبی بود در پایهٔ کوه ناخ به نام (هشنیز) ، آب این چشمه کمی از آب چاه شیرین تر بود، کسانی که وسیله داشتند میرفتند از (هشنیز) آب آشامیدنی میآروند، البته وسیلهٔ آن دوران ألاغ [خر] حیوان زبون بسته بود. (هشتیز) در نزدیکی روستای کرون واقع شدهاست.

سابقهٔ بی آبی و خشک سالی همیشه و در سالهای متفاوت در منطقه رخ دادهاست، در سال ۱۳۴۶ شمسی هنگامی که به زیارت مرحوم: مولانا شیخ محمد نور مدنی شیخ لاور، به همراه عمویم به لاور رفته بودم، تمام برکههای لاور به علت بی بارانی خالی از آب بود، برکهٔ زیر کوه با تانک پُر از آب میکردند، و از برکه زیر کوه آب با الاغ در راههای پُر پیخ و خم کوهستانی به لاور میرساندند، هر حلب (پیپ) آب از برکهٔ زیر کوه تا دم خانههای روستای لاور ۲۵ قران مصرف داشت...
به علت کوهستانی بودن روستای لاور شیخ و نبودن چشمهٔ آب شیرین، مردم این روستا بیشتر از جاههای دیگر منطقه با مشکل بی آبی دچار شده بودهاند، چنانکه در قصیدهای که به نام (قصهٔ آب) مشهور است، مردم لاور در ماه مبارک رمضان دوچار بی آبی شدیدی شدهاند. این قصیده (قصهٔ آب) أثر طبع مرحوم: شیخ احمد ابن مرحوم حاجی شیخ راشد مدنی لاوری است.
در اینجا چند بیت از این قصیدهٔ طولانی برای خوانندگان عزیز میگذارم:
(قصهٔ بی آبی)
| خداوندا بده باران | بحق شهر رمضان | |
| که میخوانند به شب قرآن | بفضل خود بکن آسان | |
| خداوندا تو آگاهی | دلم از غم شده کاهی | |
| همه از جور بی آبی | بفضل خود بکن آسان | |
| چه بیدارم چه در خابم | همه در فکرت آبم | |
| بکن رحمی تو برحالم | بفضل خود بکن آسان | |
| دلم چون مرغ نیم بسمل | برای آب کند پــِل پــِل | |
| بکن آسان تو این مشکل | بفضل خود بکن آسان | |
| کلید مشکلات کار | بود نزد تو ای غفار | |
| زجان خود شدم بی زار | بفضل خود بکن آسان | |
| به «لاور» قحطی آب است | کسی نه خورد و نه خواب است | |
| نه چشمهاست و نه چاه است | نه چشمهاست و نه چاه است | |
| به چشم کریان به لب عطشان | زبی آبی به تابستان | |
| بروز ماه رمضان | بفضل خود بکن آسان | |
| ندارم فکر غیر از آب | دلم از غم شده بی تاب | |
| بده باران تو أی وهـّاب | بفضل خود بکن آسان | |
| ندارم طاقت ماندن | ندارم حالت رفتن | |
| بکن رحمی به حال من | بفضل خود بکن آسان |
بله بکن آسان تو این مشکل! الله جل وعلاء مشکل گشاه همهٔ مشکلات است، خداوند تبارک و تعالی رحمان و رحیم است به بندگانش ، کلید همه مشکلات بدست خداوند بزرک ، قادِر و توانا است. همه باهم به درگاه قاضی الحاجات و غافر السیئات دست دُعا بالا بریم وخواستار رحمت الهی از درگاه الواهِبّ اَلمَناّن شویم ، همه باهم این دُعا را بخوانیم:
- نرفع أکف التضرع الی الله تعالی أن ینزل الغیث رحمة بالعباد وأن یسقی به العباد والبلاد وینبت الزرع بالارض .
- الله اسقنا الغیث و لا تجعلنا من القانتین.
- اللهم إنا نستغفرک إنک کنت غفارا فأرسل السماء علینا مدرارا.
- اللهم أغثنا یا مغیث، اللهم أغثنا یا مغیث، غیث الإیمان فی قلوبنا .
- الهم اسقنا الغیث ولاتهلکنا بالسنین.
- اللهم یامنزل الکتاب ویامجری السحاب انزل علینا من برکات السماء لااله الا انت سبحانک انا کنا من الظالمین.
- اللهم غسقنا الغیث ولاتجعلنا من الأیسین.
- اللهم اسقنا الغیث ولاتجعلنا من القانطین یارحمن یا رحیم یا ذا القوة المتین اللهم امین ، اللهم امین، اللهم امین.
![]()
![]()

درواه شمو ـ (كوخرد) زمستان سال ۱۳۷۲ خورشيدى
*پژوهش و تحقيق استاد: محمدمحمدیان کوخردی
منابع
- محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
- محمدیان، کوخردی، محمد ( کوخرد سرزمین شاعران) ۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.۵ میلادی.
- الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on
- محمدیان، کوخری، محمد ، “ (به یاد کوخرد) “، ج1. ج2. چاپ اول، دبی: سال انتشار 2003 میلادی Mohammed Kookherdi Mohammadyan (2003), Beyade Kookherd, third edition : Dubai








منبع:awayeseebah
استاد محمدیان را در کنار پروفسور M.M.Bigani رئيس دانشگاه
پزشكى بمبئى و رئيس هيئت مديره بيمارستان بريدج كندى بمبئى

باکمال تشکر از دکتر لطیفه جهت ارسال عکس
در اين وبلاگ سعی بر اين است تا اطلاعاتی در مورد بخش كوخرد و مناطق اطراف شهرستان بستک و استان هرمزگان به بازديد كنندگان عزيز ارائه شود.