سدر (کنار)

سدر درختی از تیره مخروطیان که شباهت زیادی باکاج دارد، ولی از کاج بسیار تنومند تر وبلند تر می‌شود، وتا بیش از سه هزار سال عمر می‌کند. شاخه‌های درخت سدر کشیده و دور یگدیگر است. برگش مانند کاج سوزنی و میوه اش هم شبیه کاج است، چوب این درخت سفید و ضخیم ومحکم است و در برخی گونه‌های چوب کمی سرخ رنگ می‌شود. اما سدر به زبان عربی به درخت «کُنار» گفته می‌شود. همچنین در کوخرد به این درخت کنار گفته می‌شود. کنار از خانواده رامناسه و بومی جنوب ایران است .

 

 
درخت كنار

 

ثمر کنار

ثمر سدر مانند میوه خوراکی است ، دربعضی از مناطق نیز به جای میوه استفاده می‌کنند. درخت کناربیشتر در کوهستانها می‌روید ودر حدود صدسال نیز در بعضی از مناطق عمر می‌کند.

تداوی با برگ کنار (سدر)

 

 
برگ درخت كنار

برگهای کنار را خشک کرده و پودر نموده و جهت شستشوی بدن و مو بکار می‌برند . برگ کنار (سدر) حاوی تانن ، استرولهای گیاهی مانند بتاسیتوسترول ، بتاسیتوسترول گلوکزید و ساپونین ابلین لاکتون می‌باشد. ساپونین موجود در سدر عامل کف کنندگی در برگ کنار می‌باشد. ابلین لاکتون از دسته ساپونینهای استروئیدی است و به عنوان ماده اولیه برای تهیه هورمونهای استروئیدی می‌توان بکار برد. کنار با نام علمی Zizyphus درختی است به ارتفاع قریب به ۱۰ متر با شاخه‌های سفید تا خاکستری و برگهای قلبی شکل و کشیده با سه رگبرگ برجسته که گوشوارک آن به خار تبدیل شده‌است .

میوه کنار

 
ميوه درخت كنار

میوه این گیاه تخم مرغی شکل و زرد رنگ و خوراکی است . این درخت دارای جثه‌ای (تنه‌ای) بزرگ ومیوه اش کوچک وقرمز رنگ وخوراکی باطم‌های ترش مطبوع وشیرین می‌باشد.در مناطق مختلف جنوب ایران به کنار مرسوم است و در کتابها به نامهای کنار ، سدر ، سدره، منبل داوود، سنجد گرجی ، نیم ، ضال ، ببر و شجره النبق خوانده شده‌است. از قدیم از برگ سائیده درخت کنار به‌عنوان ماده پاک کننده موی سر و بدن استفاده شده و هنوز هم استفاده از آن متداول است . برگ سائیده کنار «سدر» یا «کنار» نام دارد . این درخت معمولاً در تمام مناطق استان هرمزگان به خوبی یافت می‌شود.

درختان تنومند كوهستانی

بنه|سمر|كُنار| سَلَم | كُور | كِرت | كُوهِنگ | گز

منابع

  • القزوینی، زکریا، محمد، . (عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات) منشورات دار آفاق الجدیدة: بیرت، لبنان، چاب ششم، انتشار سال ۱۹۸۱ میلادی. (به عربی).
  • محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، جلد دوم. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.

محمد رضا خان  بنى عباسيان

محمد رضا خان « سطوت الممالک » حاکم بستک و جهانگیریه. نام کامل وی: محمد رضا خان (سطوت الممالک) بن محمد تقی خان (صولت الملک) بن مصطفی خان بن احمد خان بن محمد رفیع خان بن هادی خان بن شیخ محمد خان بزرگ بن مولانا عبدالقادر بستکی ، مولانا شیخ حسن بستکی، مولانا شیخ محمد کبیر، مولانا شیخ ناصر الدین، مولانا شیخ محمد، مولانا شیخ جابر، مولانا شیخ اسماعیل رابع، مولانا شیخ عبدالغنی، مولانا شیخ اسماعیل ثالث، مولانا شیخ عبدالرحیم عفیف الدین، مولانا شیخ عبدالسلام خنجی، مولانا شیخ عباس، مولانا شیخ اسماعیل ثانی، مولانا حمزه، احمد، محمد، هارون، مهدی، مرشد، محمود، احمد، علی، مبارک، عبدالسلام، سعید، عبدالغنی، طلحه، احمد، اسماعیل، سلیمان، محمد علی، عبدالله (حَبر الأُمَة) ابن سیدنا عباس بن عبدالمطلب القرشی بن هاشم بن عبد مناف. مادرش دختر یوسف خان بن احمد خان بزرگ بود.

 

نتيجة بحث الصور عن محمد تقی خان  صولت الملك

 
محمد رضا خان بنى عباسيان حاکم بستک و جهانگیریه

 

زندگی

محمد رضا خان در سال (۱۲۹۸ ــ ۰۰۰۰) هجری قمری در حالیکه هنوز جدش مصطفی خان در حال حیات بود در بستک زاده شد. تحصیلات خودرا در مکتب خانه شیخ عبداللطیف ومشایخ دیگر بنی عباسی در بستک فرا گرفت ودر علوم عربی و فارسی ومعقول ومنقول آشنائی پیدا کرده، شعر هم می‌سروده، به مطالعه علاقه فراوان داشت شخصی مدبر وسیاست‌مدار ومردم دار بوده‌است.

سفر به بمبئی

در سال ۱۳۲۶ هحری قمری که بقصد معالجه عازم بمبئی هندوستان بوده وارد بندر لنگه می‌شود بطوریکه در خاطراتش نوشته بدعوت اعضای انجمن ولایتی بندر لنگه که تازه تأسیس شده بود حاضر شده ونطقی ایراد می‌کند که مورد توجه واستحسان مردم واقع می‌شود. از آنجا به سمت بمبئی حرکت و پس از ۴ ماه دوباره به بستک مراجعت می‌نماید.

دوران حکمرانی

محمد رضا خان براثر لیاقت وشایستگی مورد توجه فرمان فرمای فارس قرار گرفته ودر حال حیات پدرش به حکمرانی لار از ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۷ منصوب می‌شود، وبعدا نیز درسال ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ هجری قمری به موجب حکم وزارت داخله حاکم بندر لنگه می‌گردد. پس از فوت پدرش حکمرانی بستک را عهده دار می‌شود. محمد رضا خان بعدها ملقب به سطوت الممالک می‌گردد. در سال ۱۳۳۴ هجری قمری همراه اردوی حبیب الله قوام الملک شیرازی که از طریق بوشهر باکشتی انگلیسی به بندر لنگه آمده بود پس از توقف در بستک که برای سرکوبی ژاندارمهای یاغی عازم لار بود محمد رضا خان هم در این جریان شرکت نموده ودرآنجا امور حکمرانی کهورستان و رویدرات «روئیدر» دریافت می‌دارد.

بیماری عالمگیر

در زمانیکه محمد رضا خان (سطوت الممالک) در لار حکمران بود، در ماه صفر سال ۱۳۳۷ هجری قمری یاد سمومی وزید وبیماری مسری ویا نوعی آنفلونزا حدود بستک وجهانگیریه ولار وبنادر ونقاط دیگر را فرا گرفت وعده زیادی از مردم تلف شدند، این بیماری خانمان برانداز مؤمنین آنرا قهر وغضب الهی ومتجددین قحطی وبیماری مصنوعی اروپائی که زائیده گازهای مسموم واثرات تعفن ملیونها اجساد انباشته مردمان فدائی هوا وهوس سیاست‌مداران وجاه طلبان اروپائی بودند می‌دانستند، این بیماری هولناک بتمام آبادی جهاگیریه بسرعت شیوع یافت ودر هر ده وقصبه وشهر روزانه تعداد زیادی تلف می‌شدند، کثرت تلفات مردم چه بسا مجال کفن ودفن نمی‌داد وجسد بیچارگان درآبادیهای اطراف طعمه سگها ودر راهها وبیابان طعمه درندگان می‌شد. تلفات بستک یک روز به ۱۵۰ نفر رسید وهمگی در بستر بیماری انتظار مرگ بودند، پرستار وگماشته‌ای که نان وآبی تهیه کند وجود نداشت، مردم دسته دسته می‌مردند وهرچند نفر در یک گورستان دفن می‌شدند. این سال پیش مردم بستک به سال دَردی مشهور گردید.

سفر سطوت الممالک به بحرین

سطوت الممالک سفری به بحرین نیز نموده و مورد تکریم شیخ عیس بن علی آل خلیفه حاکم بحرین قرار می‌گیرد. همچنین در سال ۱۳۴۱ هحری قمری باتفاق عین الممالک (یمین اسفندیاری) کارگذار کل بنادر بوشهر از شیخ خزعل در بندر محمره (خرمشهر) دیدن می‌کند ودر مذاکره معلوم می‌شود که شیخ حزعل با بنی عباسیان منسوب است. محمد رضا خان سطوت الممالک در سال ۱۳۴۲ باتفاق رضا قلیخان بیدشهری از طریق جویم به شیراز رفته ضمن دریافت حکم حکومتی صحرای باغ، کهورستان و رویدرات، جزیره کیش را بنام «جزیره قیس» مشهور بود از میرزا ابراهیم خان قوام الملک خریداری می‌نماید. حزیره کیش بطوریکه از متن فرمان ناصرالدین شاه قاجار بر می‌آید جزء دهات خالصجات دیوان بوده‌است که درسال ۱۲۹۸ هجری قمری ناصر الدین شاه به علی محمد خان قوام الملک به‌عنوان پاداش خدمات وفعالیتهائی که در خلیج فارس انجام داده بوده اعطا می‌نماید. در سال ۱۳۳۶ خورشیدی که دولت تصمیم گرفت از نظر موقعیت سیاسی جزایر خلیج فارس را به مالکیت خود در آورد جزیره کیش را به‌وسیله محمد اعظم خان بنی عباسیان از اولاد محمد رضا خان خریداری می‌نماید. می‌گویند که دولت مبلغ سه میلیون ریال بابت بهای آن به خوانین بستک پرداخت نموده‌است. محمدرضا خان سطوت الممالک آخرین فرد از دودمان مشایخ بنی عباسیان است که در بندر لنگه ولار و بستک حکومتی کرده‌است، وی در شیراز فوت کردند ودر همانجا مدفون هستند. او دارای پنج پسر بوده که در بین آنها محمداعظم خان بنی عباسیان به‌عنوان خان بزرگ بستک آخرین فرد متنفذ این خاندان بوده وبا فوت وی در تابستان ۱۳۴۶ خورشیدی وبا توجه به اینکه اجرای قانون اصلاحات ارضی بطور کلی سیستم حکومت فئودالیزم را محکوم نمود بدوران حکمرانی ۲۵۰ ساله بنی عباسیان که با ورود شیخ محمد خان در سال ۹۳۸ هجری قمری به بستک وحکومت عملی شیخ محمد بستکی معروف به « شیخ محمد دیده بان » از ۱۱۳۰ شروع شده بود پایان داده شد.

نظری کلی در بارهٔ بنی عباسیان بستک

  • بنی عباسیان که در اصل اهل بغداد وعربی هستند ابتداء مشایخ طریقت وتصوف بودند برای اینکه محیط دور از سیاست وگوشهٔ آرامی برای عبادت پیدا کنند به ده بستک آمدند.

 

  • اهالی بومی وساکنین دهات گوده وفرامرزان برحسب اعتقاد مذهبی وبرای استفاضه دینی دور مشایخ جمع شدند.

 

  • روی آوردن مردم وجمع شدن آنان در اطراف این مشایخ و دور بودن منطقه از دسترس حکومت لار وبالآخره تحریک فطری اهالی برای دفاع از مذهب تسنن در برابر رواج مذهب تشیع مجموعاً حس حکمرانی را در اولاد مشایخ برنگیخته وآنان از زوایای عبادت وخانقاه عزلت به میادین جنگ ومسند حکومت کشیده شدند.

 

  • پیش از آمدن مشایخ بنی عباسی شهر بستک فعلی وجود نداشته وفقط دوسه ده کوچک نزدیک بهم درآنجا بود که در نخلستان وسیع فعلی مشغول کشاورزی بودند. در آن هنگام فقط کمشک ـ ایلود ـ جناح، کوخرد (شهرسیبه) ـ و تدرویه مرکزیت داشته وقصبات بزرگی بوده‌اند کما اینکه مولانا شیخ محمد شیخ جابر که در حدود سال ۸۷۰ نخستین فرد از مشایخ که از خنج باین ناحیه آمده در ایلود توقف نموده و خانقاه ساخته وهمانجا فوت کرده‌است، در حقیقت ایجاد شهر بستک بدست مشایخ بنی عباسیان بوده که بعداً توسعه داده شده‌است.

 

  • در حدود گوده و فرامرزان مرکز حکومتی وجود نداشته وفقط در نقاطی مانند: ایلود، تدرویه، انوه، جناح، کوخرد، و کمشک ضابطین وکلانتران محلی بوده‌اند که خراج دولتی را بحاکم لار می‌دادند و بنی عباسیان هم به‌عنوان ضابط وکلانتر وبعدها که بستک مرکز جهانگیره شده نایب الحکومه شده‌اند وبرخی هم که بحکومت لارستان رسیده‌اند عنوان حاکم داشته‌اند. این مطلب در فارسنامه ناصری. نوشته حاج میرزا حسن طبیب شیرازی که گویا بعد از زمان حکم احمد خان بزرگ نوشته شده‌است.

 

  • مشایخ بنی عباسیان وفرزندان آنان که متصدی اداره امور مردم بوده‌اند با آنکه اصالتاً عرب بوده‌اند ولی پس از ورود در ایران خودرا ایرانی دانسته و در تمام ادوار تاریخ وزندگی پیرو آرمانهای شاهدوستی ومیهن دوستی ومطیع دولت مرکزی بوده‌اند حتی برای پیروزی ایران در جنگها به قفقاز هم نیرو فرستاده‌اند وکشته داده‌اند. در بنادر جنوب با اعراب متجاوز جنگیده‌اند.

در هرحال همه اینها از اعقاب حاج شیخ عبدالسلام وشیخ عبدالقادر هستند که از خنج به بستک آمدند.

جستارهای وابسته

 

منابع

  • بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
  • محمدیان، کوخردی ، محمد ، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی

پشتخه پُشکِری (كوخرد)

پشتخه پُشکِری نام پشته‌ای است در جنوب دهستان کوخرد از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک و در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران. به علت وجود درختچه أی که به گویش محلی آن را «پُشکِر» می‌نامند: این پُشتُه ، پُشتخِه پُشکِری نامگذاری کرده‌اند. از این درختچه مسحوقی ایجاد می‌شود که به نام (اِشنان) معروف است، این مسحوق کاربردهای زیادی دارد ، بطور مثال در اعمال شستوشوی لباس وبدن وغیره ، وهمچنین در ساخت داروهای سنتی نیز به کار می‌رود. پُشتخه واژه‌ای است در گویش فارسی لارستانی به ویژه گویش کوخردی و معنی آن پُشتُه است، ارتفاعی نه بس بلند از زمین، تل، یا تپه است. پُشتُه درست بهمان معنی نجد که ربوه و نجد ، توده، معمولاً فلات گویند. همچنین در پارسی دری و در برخی گویشهای محلی هرمزگان بکار رفته‌است. این پُشتُه بر فراز پرحیدری قرار دارد.

 

 
 
نتيجة بحث الصور عن پشته پُشکِری (كوخرد)
 
بركه پشتخه پُشکِری

 


 
بركه پشتخه پُشکِری

محدوده پُشتخه پُشکِری

ازشمال: لمبیر ملکی و سد جابر ، از جنوب «او شیرینو» و دره بست گز ، از مغرب «پرحیدری» و پرِرچرچو و پشتخه باپیر ، واز سمت مشرق به سد بست گز و «پشتخه خرتل» و «کوه خآب» (پل تیر) منتهی می‌شود.

 

 
بركه پشتخه پُشکِری

پوشش گیاهی

اغلب زمینهای پُشتخه پُشکِری دارای قابلیت مرتعی است ومناسب‌ترین اراضی جهت استفاده‌های مرتعی وبرداشت علوفه محسوب می‌شوند مخصوصاً در فصل زمستان و بهار. در اطراف وگوشه کنار پُشته درختان بزرگ و تنوهمندی وجود دارد مانند: ، کُنار ، سمر ، وغیره، در زمان قدیم مردمان کوخرد از هیزم این درختان برای پخت و پز وبرای تدفئه خانه‌هاشان استفاده می‌کرده‌اند، احیانا از تنه این درختان ذغال نیز می‌ساخته‌اند.

پرندگان در پُشتخه پُشکِری

پشتخه پُشکِری زیستگاه پرندگان گوناگونی است. بعلت وجود درختهای گوناگون و تنومند در روی پشته مانند سمر و کُنار ،  و نزدیک بودن پشته به آب شیرین که در نهرهای کوچک (آودون)‌های نزدیک مانند:(آودون باپیر) وجود دارد، همچنین نزدیک بودن پُشتُه به تالاب لمبیر ملکی ، در فصل‌های گوناگون پرندگان روی شاخه‌های آن درختها لانه می‌سازند. از انواع پرندگان که در پشتخه بهر زُشتُو زندگی می‌کنند می‌توان از کبک ، قُمری ، بادخور ، تیهو، سبزقبا (کراشکین)، چکاوک (بُوکلُو) ، چکاوک هدهد و «مرغ سلیمان» یا هدهد ، بلبل ، گنجشک ، دم جنبانک ، فاخته ، سهره ، صعوه ، کوکر ، دراج ، نام برد که به‌ویژه در فصل زمستان و بهار هنگام جفت‌گیری و تخم گذاری با آواز دلنشین خود این منطقه کوهستانی را شاد می‌کنند. دوران گذشته پرندگانی مانند: عقاب ، شاهین ، ودیگر گونه لاشخورها نیز در این منطقهٔ گسترده کوهستانی زندگی می‌کرده أند، أما حالا دیگه از این گونه پرنده وجود ندارند. در پیرامون (پُشتخه پُشکِری) ، روباه ، شغال ، جوجه‌تیغی ، خرگوش نیز یافت می‌شود.

فصل زمستان و بهار

در فصل زمستان و بعد از باریدن باران گلهای زیبائی در روی پُشتُه می‌روید، و در فصل بهار بعد از اینکه گلها شکوفه‌های خود را باز می‌کنند جلوه و زیبایی دیگری به پشته می‌دهند. گلهای «هلول» بارنگ بنفشه‌ای اش سرتاسر پشته را نیلگون می‌سازد و یک منظره دل‌انگیز و شاعرانه به وجود می‌آورد. همچنین در همین فصل (بهار) بعد از باریدن باران در آنجا خوردنی‌هایی مانند تُرُشُه و کُمپُر و مِیَل به گونه‌ای بسیار لذیذ است، درست می‌شود. خیر (دمبل) واَکال نیز یافت می‌شود.


 
بركه پشتخه پُشکِری

گیاهان دارویی

همچنین گیاهان دارویی و مفید نیز در پشتخه پُشکِری بعد از باریدن باران می‌روید مانند: اسطوقدوس، بًروز، پوده، خارشتر، خاکشیر، اوشه دریمه، زرو، سره برزه، شربتو، گنیس، کریشکو (کریشک) ، کمو ، گل عالی عمر، و همچنین گلهای دیگری نیز مانند گُل زَرد و شَبنَبُو نیز وجود دارد. پشتخه پُشکِری تفریحگاه خوبی برای مردم منطقه ، در فصل زمستان وبهار مردم به آنجا به گشت (طبخ) و تفریح می‌روند.

صحراها و کشتزارهای شهرستان بستک

او شیرینو  | آودون علی  | آودون غوچو | باغ زرد | بک احمد | بندری (کوخرد) | بنه دگه | بنگربیخ | برکه لاوردشتک | بشکرو | پاراو کوخرد | پشتخه خرتل | پشتخه باپیر | پشتخه بست گز | پشتخه مرخاو | پشتخه چتی | پشتخه دیوونی | پشتخه کنار | پشتخه مـد کمدین | پشتخه پاراو | پشتخه شاه حسینی | پشتخه مدی آباد | پشتخه جابر | پشتخه | ترارو | تونه مصلی | تال مد اودلی | تنب هنگ | جعفرآباد | چاه چرخ گاوی | خورنساء | خادون  | درواه چان | دره بست گز | دره کنخور | سنگ نازبن | شمه‌سارا | على شاهى | صحرای خلوص | کاد ممدی | کل کادی | گری امبرو | گُلاله | لدخه خاء | لاور کالون | لاور میستان | لاورفقیه | لمبیر ملکی | مزاجان | ناخهری | نید | نخل شیخیا | نخل مهدلی |

 

پُشته‌های بخش كوخرد شهرستان بستک هرمزگان  

او شیرینو| پشتخه | پشتخه باپیر| پشتخه بست گز| پشتخه جابر | پشتخه خرتل| پشتخه شاه حسینی| پشتخه مد کمدین | پشتخه مدی‌آباد| پشتخه مرخاو| پشتخه پاراو| پشتخه چتی| پرحسينو| پشتخه دیوونی| پشتخه گروهی| پشتخه کنخور| پشتخه پشکری| پشتخه موه مهمد| پشتخه خورموئی| پشتخه بهر زشتو| پشتخه کنار|


 
پشتخه پُشکِری

 
بركه پشتخه پُشکِری

 

منابع

  • محمدیان، کوخردی ، محمد ، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
  • محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.

برکه حاجی محمد احمد مظفر

برکه حاجی محمد احمد مظفر

برکه حاجی محمد احمد مظفر در پُشتخه چتی.این « برکه» در سال ۲۰۱۰ میلادی در پشته چتی ساخته شده‌است.

نتيجة بحث الصور عن برکه حاجی محمد احمد مظفر
 
بركه حاجى محمد احمد مظفر 

 

 

برکه حاجی محمد احمد مظفر

شتخه چتی نام پشته‌ای است در جنوب دهستان کوخرد از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک و در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران. پشتخه واژه‌ای است در گویش فارسی لارستانی و معنی آن پُشته، تپه و ارتفاعی نه بس بلند از زمین، تل و فلات است. پشته درست بهمان معنی نجد که معمولاً فلات گویند، در پارسی دری و در برخی گویشهای محلی بکار رفته‌است. این واژه در نامگذاری عوارض طبیعی مناطق هرمزگان بویژه در منطقه کوخِرد کاربرد زیادی دارد برای نمونه در نام پشته (پشتخه) مدی آباد.

  • نامگذاری

«پشتخه چتی» یا «پشتخه چتالی» یعنی «پشتخه سُمری»، به گویش صحرانشینان به درخت سمر (چـِت) یا «چتی» گفته می‌شود، وبعلت فراوانی درخت سمر در روی پُشته و بعلت حشم انداختن کوه نشینان در زیر این درختها، پُشتُه را پشتخه چتی نامگذاری کرده‌اند.

  • محدوده پشتخه چتی

محدوده پشتخه چتی از طرف شمال به دره بست گز و خمه چهارتا و برکه حاج رضا، از طرف جنوب به پشتخه دیوونی، از طرف مغرب به دره او شیرینو، و از طرف مشرق به آودون فاتو و سد گلبهار محدود می‌شود.

 

چشم انداز برکه سد بست گز از روی پشته چتی
 
بركه حاجى محمد احمد مظفر
  • پرندگان در پشتخه چتی

پشتخه چتی زیستگاه پرندگان گوناگونی است. بعلت وجود درختهای گوناگون و تنومند در روی پشته مانند سمر و کنار و نزدیک بودن پشته به سد بست گز و وجود آب شیرین که در نهرهای کوچک آودون فاتو وجود دارد، پرندگان مختلف کوهستانی در روی شاخه‌های این درختها و در فصول مختلف لانه می‌سازند. از انواع پرندگان که در پشتخه بست گز زندگی می‌کنند می‌توان از کبک، قُمری، بادخور، تیهو، خضیری (کراشکین)، بوکلو و «مرغ سلیمان» یا هدهد نام برد که به‌ویژه در فصل زمستان و بهار با آواز دلنشین خود این منطقه کوهستانی را شاد می‌کنند. در روی پشته یک زمین جوکار کوچکی و دو عدد خمره برای حفظ آب باران وجود دارد.


 غروب پشته چتی
بركه حاجى محمد احمد مظفر
 
چشم انداز استراحت گاه لطیفه از روی پشته ی چتی
شغالی بر روی پشته ی چتی
 

منابع

 

  • محمدیان، کوخردی ، محمد ، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
«با تاریخ دیار کوخردو منطقهٔ باستانی بخش کوخردبیشتر آشنا شوید»   
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
SHERENO.35.jpgMohMad.1.jpgBeyad.2.jpgSHERENO.37.jpg Ketab kukherd sarzamin shaeran1.jpg  

Ketab kukherd sarzamin shaeran.jpgKetab parandegan kukherd.jpgR.ARU.15.jpgKetab sarzamin shaeran.jpg      

منبع:awayeseebah 

*پژوهش و تحقيق استاد:محمدمحمدیان کوخردی   

مدرسه جامی کوخرد

دبستان جامی کوخرد نخستین مدرسه أی است که در روستای کوخرد مرکز بخش کوخرد در شهرستان بستک استان هرمزگان ساخته شده‌است. این مدرسه در سال ۱۳۴۶ خورشیدی تأسیس شده‌است.

 

 
مدرسه جامى كوخرد

 

ساختمان دبستان خیلی زیبا وضد زلزله ساخته شده بود. این دبستان امثال آن با اعتبارات مالی سازمان برنامه توسط «سازمان عمران امدادی بنادر وجزایر جنوب» بنا شده بود. وحیاط بزرگ آن بادیوارهای کوتاه، وهلالی شکل محصور شده بود، واز نور و فضای کافی برخوردار بود.

أولین آموزگار مدرسه جامی کوخرد به نام «داوود اکین چی» بود، که خاطرات خود در کتاب (مشق شب) و (مجلهٔ رشد معلم) به چاپ رسانده بود.


 
آموزگار داوود اکین چی أولين معلم كوخرد

 

منابع

  • محمدیان، کوخردی، محمد. به یاد کوخرد ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.

قُمری (پرنده)

قُمری پرنده ای زیبا خوش آواز بطول ۲۷ سانتیمتر بابدنی نسبتاً لاغر ودم سیاه، باکناره‌های سفید که شاهپرهای آن رفته رفته از وسط به کنار کوتاهتر است. سطح پشتی قمری به رنگ خرمائی مایل به خاکی است که باپرهائی در وسط آنها سیاه می‌باشد، ودر کنار گردنش لکه‌ای مرکب از رگه‌های سفید وسیاه ورنگارنگ وگلو سینه اش تقریباً صورتی است. پرندهٔ نابالغ لکه‌های کنار گردن ناحیه گلو وسینه رنگ تقریباً صورتی ندارد. پرندهٔ قمری جفت جفت یا بصورت گله‌های کوچک دیده می‌شود. پرواز تند ومستقیم وحرکات بال آن با تکانهای شدید همراه است.

 

 
قمرى

 

قمری شرقی

قمری شرقی کمی از قمری معمولی بزرگ‌تر وپر رنگتر است. گردن این پرنده به رنگهای آبی روشن وخاکستری وپشتش دارای خالهای ظریف است.

قمری خانگی

قمری خانگی حدود ۲۶ سانتیمتر طول و طوق پهنی در جلو گردن دارد. سر و صورتش تقریباً صورتی با یک طوق پهن خال خال سیاه و مسی رنگ در قاعده جلوئی گردن، چانه ش کمرنگ و شکم وپوش پرهای زیر دم آن سفید است. سطح پشتش خرمائی پر رنگ است. قمری خانگی در بسیاری از شهرهای ایران به یاکریم معروف شده‌است. در حالیکه یاکریم پرنده‌ای است با طوقی در دور گردن که به طوقی نیز معروف شده‌است. قمری خانگی در استان خراسان معروف به موسی کو تقی است. یاد شده‌است به دلیل اینکه قمری خانگی بسیار تنبل است و از انسان هم نمی‌ترسد ، در گذشته به منظور جلوگیری از شکار این حیوان توسط انسان به یاکریم معروف شده‌است.

زیستگاه

زیستگاه قمری در شهرها وروستاها و واحه‌های نزدیک روستاها است. در بوته زارها ودرختهای مختلف لانه می‌سازد.

پراکندگی

پراکندگی قمری بطور کلی بومی وفراوان است. ودر تابستانها زیاد تر است. مخصوصاً در باغهای اطراف روستاها در مواسم تخمگذاری. موسم جفت‌گیری وتخمگذاری از نوروز تا نیمه‌های تابستان ادامه دارد.

منابع

  • دکتر: ، العلوی ، هادی ، «(عالم الطیور والحیوانات) »، دار العودة ، بیروت ، لبنان ، چاپ پنجم سال ۱۹۹۸ میلادی به (عربی).

نشریهٔ سلام کوخرد

نشریهٔ سلام کوخرد

 

گاهنامهٔ کوخرد ، نخستین گاهنامهٔ روستای کوخرد در بخش کوخرد در شهرستان بستک استان هرمزگان ایران بود.

 
نشره سلام كوخرد


این نشریه، که اولین نشریهٔ داخلی روستایی در شهرستان بستک هرمزگان بود ، به هدف ارتقاء سطح فرهنگ و اگاهی اهالی و تشویق به مطالعه به وجود آمده بود. سلام کوخرد اولین نشریهٔ روستایی بخش بستک بود که توانست در مدت ۲ سال و با انتشار ۹ شماره با تیراژ زیاد جاﻯ خود را در دل مردم کوخرد و روستاهای تابعه و سایر روستاهاﻯ بخش هاى  بستک باز کند به طورﻯ که بیشترین متقاضیان آن از شهر بستک بودند. پس از تعطیلی سلام کوخرد و با وقفه‌اﻯ حدود دو سال، جوانان کوخرد که عاشق این کار بودند و خود را مدیون خوانندگانی می‌دانستند که با نامه‌های خود این نشریه را غنا بخشیده‌بودند، دست بر روی دست نگذاردند و با کمک و همکارﻯ همدیگر و زیر نظر شوراﻯ اسلامی کوخرد، دوباره چاپ این نشریه را از سر گرفتند، أما این بار تحت عنوان سلام سیبه آغاز وانتشار نمودند، که نام قدیمی روستای کوخرد است. آغاز دوبارهٔ چاپ این نشریه با استقبال بی‌نظیر اقشار مختلف مردم کوخرد و روستاهاﻯ اطراف مواجه شده‌ابود.

این نشریه شامل: اخبار کوخرد ، مقاله، شعر و ادبیات ، هنر ، آموزش رایانه، داروهاﻯ گیاهی ، ورزش، صفحهٔ کودکان، گزارش، جدول و سرگرمی، گفتگو با مشاهیر و شوراﻯ اسلامی، پاسخ به نامه‌ها و صفحه‌ﻯ مخصوص خواهران و ... بوده.

 

 

منبع

  • نشریه سلام کوخرد
  • نشریهٔ سلام سیبه

احمد فرامرزی

احمد بن شیخ عبدالواحد فرامرزی فرزند شیخ عبدالواحد (۱۳۰۶ - ۱۳۸۱) هجری قمری از وکلای مجلس شورای ملی بود.[۱]

نتيجة بحث الصور عن احمد فرامرزی

 

 
أستاد أحمد

 

زندگی

احمد فرامرزی در سال ۱۳۰۶ هجری قمری در گچویه یکی از دهستانهای بزرگ منطقهٔ فرامرزان از توابع بخش جناح شهرستان بستک هرمزگان دیده به جهان گشود. احمد فرامرزی به اتفاق برادرش عبدالرحمان فرامرزی در سنین جوانی به شیراز می‌کوچند و در دار علم آنجا به کسب علم می‌پردازند و بعد سپری کردن دورانی نه بس کوتاه سرانجام دو برادر به تهران می‌رسند. احمد به استخدام کتابخانه مجلس شورای ملی در آمد و عبدالرحمن در وزارت معارف آموزش و پرورش مشغول تدریس زبان فارسی و ادبیات عرب در دارالمعلمین و دارالفنون گردید. احمد فرامرزی، رئیس دیوان محاسبات، وکیل مجلس و مدیر روزنامه خاور بود. او چند جلد کتاب در مورد منطقه جنوب تألیف کرده بود، وی در سال ۱۳۸۱ هجری قمری در تهران درگذشت.

منبع

  1. احمد فرامرزی در وبگاه آفتاب

  • کامله القاسمی، بنت شیخ عبدالله، بن علی «تاریخ لنجه» چاپ مکتبة دبی للتوزیع، چاپ دوم، سال ۱۴۱۴ هجری قمری ، به (عربی).