كتابخانه شخصى محمديان
كتابخانه شخصى محمديان
قديمى ها ـ كتاب و اهميت آن
أهمیت کتاب وکتاب خوانی
﴿أقرأ باسم ربک الذی خلق)
خداوند تبارک و تعالی به پیامبر اسلام دستور قرائت و تلاوت میدهد.
- چنانکه در قرآن کریم کلمه کتاب ۷۱ بار به کار رفتهاست و سورهای با عنوان «قلم» نازل گشته و در آن خداوند به قلم و آنچه مینویسد سوگند خوردهاست.
* کتاب: مجموعهای از صفحههای کاغذی است که متنی روی آنها نوشته شده و در یکی از طرفها به هم بسته شدهاند و مجلد است. به مجلّدکردن کتاب به اصطلاح صحافی گفته میشود. کتاب در اندازههای گوناگون وجود دارد. قطع رحلی، وزیری و جیبی از معروفترین قطعهای کتاب است. کوچکترین کتاب دنیاکه یک انجیل است در موزه کلیسای وانک اصفهان نگهداری میشود .اولین کتاب به زبان فارسی در هلند به دست یک ارمنی به زیور طبع آراسته شد. از انواع دیگر کتاب، کتاب دیجیتالی (eBook) است که کتاب در قالب بستههای نرمافزاری مانند پیدیاف ارائه شود که وسایلی نیز به نام کتابخوان الکترونیکی مانند آمازون کیندل نیز برای خواندن آن به کار میرود. نمونه دیگری از کتاب غیر چاپی، کتاب صوتی است.
*:به صفحه اول هر کتاب جلد و به صفحه بعدی آن آستر بدرقه گفته میشود. به اولین برگ از هر کتاب که نام کتاب و نام نویسنده نوشته شدهاست پیشواز گفته میشود.
*:به کتاب، قدمتی پنجهزار ساله دارد. کتابهای نخستین به شکل لوحهای گلی بودند. اما با گذشت زمان با توجه به دسترسی بشر به امکانات جدید و تغییر نیاز بشر به ارتباطات و اطلاعات، شکل کتابها تکامل یافت.
كتابخانه شخصى محمديان
*کتابخانه: به مجموعهای از اطلاعات و منابع و خدمات اطلاعاتی گفته میشود که توسط یک نهاد عمومی، خصوصی یا یک شخص نگهداری و اداره میشود. از نگاه سنتی، کتابخانه به طور معمول به مجموعهای از کتابها گفته میشود. استفاده از کتابخانههای خصوصی یا شخصی اولین بار در یونان باستان مورد توجه قرار گرفت. در دوران باستان هزینه نگهداری کتابخانهها معمولاً به وسیله فردی ثروتمند تامین میشد. این کتابخانهها میتوانست خصوصی یا عمومی باشند. تفاوت این کتابخانهها با کتابخانههای عمومی امروزی در محل تامین هزینههای آنها بود که در کتابخانههای باستان این هزینه معمولاً از یک منبع عمومی تامین نمیشد. اینطور تخمین زده میشود که در شهر رم در قرن سوم میلادی در حدود ۳۰ کتابخانه عمومی وجود داشتهاست. بعدها در قرون وسطی صومعهها و دانشگاهها حتی دارای کتابخانههایی بودن که امکان استفاده از کتاب برای مردم عادی را نیز فراهم میکرد. البته تمام مجموعه کتابخانه برای مردم قابل دسترسی نبوده و همچنین امکان بردن کتاب از کتابخانه وجود نداشته و برای جلوگیری از سرقت کتابها، کتابها معمولاً با زنجیر به میز بسته شده بودند.
كتابخانه شخصى محمديان
*:تا قبل از اختراع ماشین چاپ، نسخهبرداری از کتابها تنها از طریق رونویسی از کتابها امکانپذیر بود که تولید کتاب را بسیار کند و دشوار میکرد. و در صورت اشتباههایی در نوشتن نویسنده مجبور به نوشتن دوباره آن برگ از کتاب میشد (در صورتی که در آغاز بر روی برگ کاغذ نوشته و سپس به صورت کتاب در میآمد) اما در سال ۱۴۳۹، با اختراع ماشین چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ آلمانی، تحول بسیار بزرگی در صنعت نشر کتاب صورت گرفت. اولین کتابی که با استفاده از دستگاه گوتنبرگ چاپ شد، انجیل بود که به علت تعداد سطرهایش در هر صفحه، به انجیل ۴۲ سطری معروف شد. این ماشین چاپ، ماشین فشار پیچی نام گرفت و سرعت چاپ آن، ۷۰ تا ۱۰۰ برگ در ساعت بود. در عین حال، به نظر میرسد که مکانیزم چاپ، پیش از گوتنبرگ در چین رایج بودهاست. برخی از منابع اختراع چاپ یا حروفچینی متحرک را به پیشنگ، کیمیاگر چینی نسبت میدهند. اختراع وی، شامل حروف مستقل چاپی بود که بر روی سفال مرطوب حکاکی میشد و پس از پختن، دوام زیادی پیدا میکرد.
*: آغاز استفاده از کتابخانههای امروزی به حدود قرن پانزدهم میلادی بازمیگردد؛ زمانی که برخی شروع به اهدای کتاب به شهرها کردند. گسترش کتابخانههای عمومی در ایالات متحده به اواخر قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد و تا حدود زیادی متاثر از اهدا کتابهایی است که به وسیله اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) صورت گرفت. استفاده از کتابخانه تا حدودی گروه اجتماعی افراد را نیز منعکس میکرد چراکه در حالی که قشر ضعیف یا متوسط جامعه باید بیشتر کتابهای خود را در کتابخانهها پیدا میکردند افراد ثروتمند دارای کتابخانههای شخصی بودند.
*: ظهور کتابهای جلد کاغذی در قرن بیستم راه را برای استفاده عموم از کتاب باز کرد. این نوع کتابها خرید کتاب را برای بسیاری از افراد جامعه ممکن کردند. کتابهای جلد کاغذی معمولاً شامل مطالبی میشدند که قبلا در مجلهها به چاپ میرسید. در نتیجه با استفاده عموم از کتاب، داشتن کتابخانههای خصوصی دیگر به عنوان نمادی از اقشار ثروتمند به کار نمیرفت.
كتابخانه شخصى محمديان
*: واژه کتاب از زبان عربی وارد فارسی شدهاست. در فارسی میانه نامک (به فارسی دری نامه) به طور عمومی به کتاب اطلاق میشد و فروردگ به آنچه امروز عموماً نامه خوانده میشود. در دورهٔ تکوین فارسی دری نیز نامه به معنی مطلق کتاب به کار رفتهاست. در فارسی میانه از اصطلاحات تخصصیتر ماتیکان (رساله) و نسک (برای بخشهای اوستا) استفاده شدهاست. کلمهٔ نُبی که همریشه با نبشتن (نوشتن) است و معنای مطلق کتاب یا نوشته از آن مستفاد تواند شد در فارسی دری به معنی خاص قرآن به کار رفتهاست.
*: هرچند کتاب به معنای اعم آن تنها به معنای اوراقی چند از کاغذ که در میان دو جلد چرمی یا مقوایی قرار دارد نیست و میتوان آن را شامل کتب انفسی، عقلی، علوی، تکوینی و... نیز دانست، اما در عصر ما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد و فرهنگ عمومی را ارتقا میبخشد، همین مطالعه کتابهای معمولی تحریری است. اهمیت مطالعه کتاب و کتابخوانی تا بدان حد است که اگر چنین پدیدهای وجود نمیداشت، قطعاً نام بسیاری از بزرگان، عالمان ، عارفان، از جمله همین بزرگان: برکه، شمس، خرقانی و عالمان و عارفان دیگر زنده و برجای نمیماند. چنانچه همین مشایخ اگر دارای سواد بودند و چیزی تحریر میکردند، آیندگان را بهره کاملتری میرساندند و منشأ آثار و برکات بیشتری میشدند.

كتابخانه شخصى محمديان
أقوال بزرگان شعر و أدب ودانشمندان در مورد کتاب وکتاب خوانی وأهمیت وجود آن در هرخانه
*: «اطاق بدون کتاب مانند جسم بیروح است.»
*: «اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نمیشود و اگر کتاب نباشد، روح انسان پرورش نمییابد.»
امتی را یک نبی بس، ملتی را یک کتاب | عالمی را یک ملک بس، لشکری را یک امیر |
*: «این ابتدای کار است.اری آنجا که کتابها را میسوزانند، انسانها را نیز خواهند سوزاند.»
*: «باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد.»
«برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد...برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند...هر اقلیتی فکر میکند حق دارد، اجازه دارد، وظیفه دارد (روی هر چه نمیپسندد) نفت بریزد و کبریت بکشد. هر ویراستار ابلهی که خود را منبع شوربای ادبیات بیمایهٔ امروز میپندارد، گیوتیناش را آماده میکند و میخواهد سر هر نویسندهای که جرات کند کمی بلندتر از زمزمه سخن بگوید یا چیزی بالاتر از لالایی بنویسد را از تن جدا کند...من به تازگی فهمیدم که چند ویراستار کیوبیکنشین در انتشارات بالانتین، از ترس آلودهشدن جوانان، ذره ذره، هفتاد و پنج قسمت مختلف کتاب فارنهایت ۴۵۱ را سانسور کردهاند. چند دانشجو که این داستان، که به پدیدهٔ سانسور و کتابسوزان در آینده میپردازد را خوانده بودند، برای من نامه نوشتند و مرا از این طنز بدیع با خبر کردند...»
*: «برگهای کتاب به منزله بالهایی هستند که روح ما را به عالم روشنائی پرواز میدهند.»
*: در واقع عالمان وارسته و عارفان برجسته همواره با این دو نوع تلقی و برداشت از معنای کتاب: (تحریری و نفسانی) مواجه بودهاند، اما باز هم کتاب تحریری را فراموش نکرده و با شعر یا نثر خود آثار گرانسنگی برای آیندگان خلق نمودهاند.
*: جلالالدین مولوی با اینکه به شمس تبریزی ارادت میورزیده و حتی نسبت به او عشق میورزیده و ارزش او را از صد کتاب برتر دانسته و گفته:
هر موی من از عشقت بیت و غزلی گشته | هر عضو من از ذوقت خم عسلی گشته |
(دیوان شمس)
*: با این حال چیزی از ارزش و اهمیت کتاب در نزد او نکاسته چنانکه خود میگوید:
از کتبخانهها و علمنا | ذوق علمی چشیدهام که مپرس |
*: بد نیست بدانیم که حافظ هم مطلع زیر را در استقبال از همین غزل مولانا سرودهاست.
درد عشقی کشیدهام که مپرس | زهر هجری چشیدهام که مپرس |
*: عشق در نظر عارفان همان مطالعه کتاب انفسی است که به زعم ایشان سالک را از مطالعه کتاب تحریری بینیاز مینماید؛ اما همه عارفان و اهل دل چنین نبودهاند و به کتاب تحریری نیز عنایت وافر داشتهاند.
چنانکه صائب تبریزی میگوید:
نیست کاری به دورویان جهانم صائب | روی دل از همه عالم به کتاب است مرا |
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ





*پژوهش و تحقيق استاد :محمدمحمدیان کوخردی
منبع:awayeseebah
استاد محمدیان را در کنار پروفسور M.M.Bigani رئيس دانشگاه
پزشكى بمبئى و رئيس هيئت مديره بيمارستان بريدج كندى بمبئى ـ هند
كتابخانه شخصى محمديان
Mohammadian Library